ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
خب جواب ها که امده و من راهی اصفهان شدم دوباره ...اما از روزی که فهمیدم نمیخواستم لو بدم تا تصمیم قطعی رو بگیرم .اما دلم اروم نشد . طاقت نیاوردم که نگم بهتون . فکر میکردم باید جیغ بلند بکشم وقتی بفهمم که میتونم دوباره توی این شهر بچرخم و درس بخونم و لذت ببرم . اما اینجوری نبودم .یه بغض گنده توی گلومه . شایدم شوکه شدم . همه ی خاطراتم عین نوار فیلم از جلوی چشمام داره رد میشه و من باید بی شک خوشحالترین ادم باشم اما نیستم. شاید به قول داداشم خوشحالم خودم خبر ندارم ....
ایییییوللل! دیوونه شدی؟!!!
خیلی خوبه کـــــــــه..
از خوشحالی زیاده !دیونه که بودم
سلام
اسم وبلاگتون رو دیدم اومدم منم مث خودتون ته تغاریم و بچه آخرم خوشحال میشم به وبلاگ منم سربزنید
خیلی بهت تبریک میگم. حستو کاملا می فهمم و امیدوارم روزهای پیش روت روزهای آفتابی و گرمی باشه...
ممنوتم 7660 عزیز
عزیییییییییییییییییزم
فوق لیسانس قبول شدی؟
منم وقتی شنیدم قبول شدم خوشحال نشدم باورت میشه؟؟
اول یه دل سیر گریه کردم که چرا تهران قبول نشدم. اما الان هرچی میگذره میبینم این بهترین حالت ِ قبولی بود برام ...
انشاالله که خیره دوست عزیز و قدیمی :*
اره ادم شوکه میشه شایدم لذت نداره مثل اولین دانشگاه نمیددونم .
اره الان هرچی میگذره و توی دهنم یه سری اتفاق میچینم و برنامه میریزم میبینم بیشتر راضیم ...
کامنت من کو؟
کامنت شما همینجاست
بازم تبریییییییییییییییییییییک
راستی دخترک متولد چه سالی بودی آیا؟
فکر کنم 68 بودی آره؟