یادداشت های دختر کوچیکه خانواده
یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

حس خوب

از دیشب تاحالا یک اهنگ قدیمی که مرا میبرد به هفت هشت سال پیش را پیدا کرده ام ، همه جا هندزفری به گوش و روی ریپیت گوشش میدهم ، موقع خواب ، قبل از خواب ، بعد از خواب ، غذا خوردن و کلا یک سیمی به خودم وصل کرده ام ، و میروم فضا. بعد این را بهتان بگویم که خنده دار است ، بچه ها جویا شدند که چرا اینقدر این اهنگ بی ریتم مسخره که خواننده اش هم صدا ندارد را گوش میکنم .میدانید جوابم چه بود ؟ گفتم دقیق یادمم نمی اید یک چیز مبهم سیاه و سفید می آید جلوی چشم که حالم خوب میشوم ..انگار که گوشم به این اهنگ اشناست،

بعد  در حالی که داشتم هندزفری رو توی گوشم تنطیم میکردم  به هم اتاقی گفتم من ده دقیقه میرم توی حال خودم بعد من رو بیار بیرون که به کارام برسم !

بله ما واسه حال خودمون هم تایم تعیین میکنیم .

پ.ن: اهنگ مربوطه این است.

همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی ،تو چن تا خاطره با من هنوزم مشترک هستی

گوش میکنم ، 


مثلا توی ماشین باشیم ، این اهنگ را پلی کنم ، با صدای بلند بخوانم ،تو هم همراهیم کنی ، به هم اشاره کنیم ،  بعضی قسمت هایش را هم جیغ بزنم جوری که گوش هایم دیگر نشنوند ....بعضی قسمت هایش را هم در حالی که میخوانم با یک دستم به تو اشاره کنم و دست دیگرم ارام بکوبم روی قلبم و چشم هایم را برایت نازک کنم ....