ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
اس ام اس داده ام که کی می آیی اصفهان؟ کلاس هایت کی شروع میشود؟ جواب داده که فعلا نمی آیم اینقدر خوشحالم که دلم میخواد همه جا جیغ بزنم ، میپرسم چرا، میگوید واییی دختر تو نمیدانی که چقدر حالم از این شهر و درس خواندنم بهم میخورد ، انجا بودن برایم زجر اور شده است، خنده ام میگیرد و جوری که مچش را گرفته باشم جواب میدهم قبل تر ها خانه برایت زجر آورترین جا بود ، حالا بعد از اینکه 4 ماه مهرداد برگشته و گریه هایت تمام شده اینجا را دوست نداری ؟ درس خواند را دوست نداری؟ قبلا که ماه ها خانه نمیرفتی چیشده؟خنده ام میگرید برایش مینویسم،مردی که بتواند 120 روز ندیدنت را ،نبودنت را تحمل کند بعدترش را هم میتواند ،مردی که بتواند عین خیالش نباشد وقتی برایش اسمس میدهم که تو حالت خوب نیست غذا نمیخوری حرف نمیزنی و ازش کمک خواستم که باهات حرف بزند و ارامت کند، حتی خم به ابرو هم نمی اورد که جواب اسمس مرا بدهد حتی ته دلش احساس مسولیتی هم نمیکند میتواند تکیه گاه روزهای سخت تو باشد؟تازهه این دفعه اول و دوم و سوم و پنجاهمش هم نباشد !
اسمس را پاک میکنم و منصرف میشوم و گوشی را کنار میگذارم، به این فکر میکنم که شاید عاشقی همین باشد که هرچقدر بدی ببینی باز هم دلت تاب نمی آورد باز هم چشم هایت بسته است، باز هم بعد از این همه دوری و درد و بدخلقی برایت مثل همان روز اولاست.شاید من اشتباه میکنم و نباید نصیحت کنم.
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری در صورت تمایل به تبادل لینک وبلاگ من رو با نام گزیده اشعار و سخنان بزرگان اد کنید و در وبلاگ کامنت بگذارید تا شما را با نام دلخواه اد کنیم
با تشکر
من دوست عزیز شما نیستم
مردی که تمام این خصوصیات را که گفتی ، داشته باشد ، بدرد لای جرز هم نمیخورد و متاسفم که چقدر زیادند مردهایی که بدرد لای جرز هم نمیخورند...
چیه ؟ به کسی برخورد از آقایون؟
اصلا از خودم شروع میکنم آقا جان : بدرد لای جرز هم نمیخورم!!
بله که نمیخورد اما کو گوش شنوا ،
حالا با خودتون اینکاررو نکنین راضی نیستیم:-))
به نظرم خودش همه اینا رو میدونه ولی دوست داره یه جور دیگه فکر کنه.
اره شاید دوست داره فکر کنه که همه چی خوب میشه در اینده .
مطمئنا خودش بهتر از تو این چیزا رو میفهمه ولی انقدر مثلا! عاشقه که نمیخواد عاقلانه رفتار کنه.
البته عشقی که به این درجه از حقارت کشیده بشه، عشق نیست.
یجورایی بهش عادت کرده و از نبودن پسره میترسه...
اره خودش هم میگه به بودنش عادت کرده همه جا همرو اون میبینه و ...
بنظر منم درستتر اینه که نصیحت نکنی.چون خودتو بده میکنی و درواقع نرود میخ آهنین در سنگ...
اره درست میگی ، هرچقدر براش میگم فایده نداره ...
اوووف وختی می فهمه که دیگه دیره ....
چبدونم ...
اون خانوم باشخصیتی که چند روز پیش اون گوشه وبلاگ واستاده بود کجا رفت؟ :دیییی
چشمم میکردین پاشد رفت :D
اصفهان درس می خوانی ..
وجه مشترک پیدا کردم
اره عزیزم اینجا درس میخونم .
خوشحالم انشالله وجه اشتراک بیشتر و بیشترر