یادداشت های دختر کوچیکه خانواده
یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

عمه و برادرزاده !

امروز داشتم عکس ها و البوم هارو زیر و رو میکردم ، و  میخواستم یکم روی عکس های تولد فندق کار کنم با گذشت چندماه و وقت تلف کنی  که این عکس رو پیدا کردم و متوجه شباهت این دو عکس شدم !

نمیدونم فندق چند سال بعد میخواد بیاد بگه که عمه عکس یه سالگیمو گذاشتم تو فیس اینهمه لایک خورده دستت درد نکنه واسه ثبت این خنده و این دوتا دندون جوونه زده ! اما اینو میدونم که اونم مثل من که الان این عکس رو میبینم کلی دلم وا میشه از این همه سرخوشیم و بیخیالیم به دنیا توی این عکس اون هم همینطوره ....مبینه چقدر دنیاش ساده بوده و بی دغدغه ...یعنی فکر کنم تنها دغدغش فعلا شیره ! این عکس رو میخوام تا چند روز دیگه چاپ کنم و یادگاری نگهش دارم ،

عکس سمت راست فندق خان هستن که از ذوق تولد و شادی خنده ای سر دادند که خود عکس گویاست ! و عکس سمت چپ بنده هستم با کلی ذوق  به همراه دوتا دندون جوونه زده در قسمت فک بالایی و چشم های ریز شدم از خنده که  البته بیشتر از فندق بازه !من در گرمترین ماه سال به دنیا اومدم و فندق در سردترین ماه سال، اما بازم ته تهش شبیهیم بهم 



  



نظرات 5 + ارسال نظر
بانوچه دوشنبه 21 بهمن 1392 ساعت 21:25

بوس واسه جفت آدمای بامزه ی توی عکس حتی

متشکرم !

خانوم مارپل دوشنبه 21 بهمن 1392 ساعت 22:51

ای جوووووون
چه شباهتیییی
جفتتون هم کلی ذوووق کردین الهییی

ایشالا سلامت باشین

عکستم دیدیم بلاخره به حول و قوه الهی!

ممنون عزیزم
خوبه خوبه پسندیدی

مهsآ سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 17:59

الهی چه از ته دلم خندیده :))

اره

برادر شغال سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 19:39

چی شدی ؟

هیچ

ﺑﺸﺮا سه‌شنبه 22 بهمن 1392 ساعت 22:19 http://biparvaa.blogsky.com

ﻋﺰﺯﺯﻳﺰﻣﻤﻢ...ﭼﻘﺪﺭ ﻫﺮ ﺩﻭﺗﻮﻥ ﺑﺎﻣﺰﻩ و اﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﻳﺪﻳﻦ.
اﻟﻬﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺧﻨﺪﻭﻥ ﺑﺎﺷﻴﻦ.

مرسی عزیز دلم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.