یادداشت های دختر کوچیکه خانواده
یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

البته قبلش برای سازندش فاتحه میفرستیم

حس کسی رو دارم که اون سر دنیا زندگی میکنه  ، بیرون که نرفتم نشستم پای این بی صاحاب(!) ، به جای انجام کارهای ضروری ، با خواهره چت کردم و وب دادم ،خواهر زاده ها رو دیدم ، قروبن قد و بالاشون رفتم ، رنگ موهامونو بهم نشون دادیم،لاک جدید روی دست هام ،  سرویس جدید طلاشو نشونم داد، عکسای تولد فندق رو بهش دادم ، بعد اون یکی خواهره هم اومد ، پاش شکسته ،پاشو نشونمون داد ، تو گچ بود ، با اون خواهر بزرگه به لاک انگشتاش خندیدیم و مسخرش کردیم، بعد مامانم اومد یکم دیدمیش ،داداشم هم آن شد ، سرش شلوغ بود زیاد نموند ،  کنفرانس گذاشتیم ، داشتیم غیبت میکردیم از دختر اقدس خانوم و مادرشوهر خواهرا ، و صحبت هایی برای عید چی بپوشیم و چی مده و کاش زودتر عید شه و همدیگرو ببینیم که  یهو همه چی قطع شد، برق خونه خواهر بزرگه رفت ، خواهر وسطیه شوهرش اومد ، منم رفدم شام سبزی پلو با ماهی درست کردم ، الانم اومدم که به کارام برسم . 

ما زنا یه قابلیت هایی داریم که هرچقدم تکنلوژی پیشرفت کنه اما ما اونو به روش خودمون استفاده میکنیم .


نظرات 4 + ارسال نظر
مهsآ دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 01:56

به به چه خانواده به روزی

دوری از هم به روزمون کرده

من دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 21:15 http://hidden-post.blogfa.com

این حرفارو ول کن. از سبزی پلو با مهیت تعریف کنم من اسم سبزی پلو با ماهی میشنوم دست و پام شل میشه
خوردیش؟
همرو تنهایی؟
خوشمزه بود؟

اره بابا مهارت زیادی تو طبخ ماهی دارم
خیلی خوشمزه بود چسبید

برادر شغال دوشنبه 30 دی 1392 ساعت 23:03

شما زن ها اگه تو فضا برین و کسی نباشه اخرش یه گوش پیدا میکنین که براش حرف بزنین ...واالا دیدم که میگمااا

این قابلیتیه که اقایون ندارند متاسافانه

باران پاییزی سه‌شنبه 1 بهمن 1392 ساعت 12:08 http://baranpaiezi.blogsky.com

ای جانم درود به این قابلیتت ته تغاری جان.
دیدار با عزیزان باشه حالا مجازی و حقیقی نداره مهم دین روی ماهشون و شنیدن صدای زیباشونه. خدا حفظشون کنه برات

مممنون باران عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.