یادداشت های دختر کوچیکه خانواده
یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

یادداشت های دختر کوچیکه خانواده

از جزیئات یک روز معمولی

یک روزهای هم در خوابگاه هست که از سر صبح صدای تلق تولوق قابلمه و شست و شوی ظرف ها می آید ، آن موقع باید پتو را بکشی روی سرت و چشم هایت را بهم فشار دهی و فکر کنی که العان میخوابی العان خوابت میبرد ،

در این روزها که دختران عزیز هنرمند ، نیت میکنند با عزیزشان ناهار بیرون بروند ، از 8 صبح بساط پخت و پز ناهار را شروع میکنند و سعی میکنند نشان دهند که از هرانگشتشان هنر میبارد .

یعنی دلم میخواهد گاهی غذاهایی که برای عزیزشان را میپزند را با غذهایی که برای خودشان درست ممیکنند را ببینید . تفاوت کاملا ملموس و هویداست !

بهترین ظرف ها . بهترین سالاد . بهترین مرغ و دسر کنارش . حواسشان هست مرغشان بو ندهد . پیازشان ننسوزد. سیب زمینی کنارش برشته سرخ شود . گوجه های روی سالاد را گل رز درست میکنند و برنجشان به نحو بلند ی ،قد میکشد .

اما روزهای عادی ، تا یک متری اشپزخانه نمیشود رفت . موقع سرو غذا ،سالاد و مرغ و برنج را توی یک قابلمه میریزند و به وضع اسفناک(؟!)که  ادم یک جوریش میشود .

العان که له له خواب هستم اقا جان .و دارم به ناهار دوستان در کنار پل خو ا جـ ـو به همره عزیزشان فکر میکنم و زیر لب یک چیزهایی میگویم

نظرات 6 + ارسال نظر

من یه شب خوابگاه موندم!! به وضوح دیدم وضعیت شام رو!!!
چه میکشی!!
هووووووراااا ت. هم تو مسابقه هستی!؟؟

همه اینطوری نیستن . خوابگاه چیزای خوبیم داره که منو 3 ساله اینجا نگه داشته
با اجازتون

Mahsa یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 14:29 http://www.nice-dolhouse.blogfa.com

بذار خوش باشن.. با همین چیزای مسخره!

اتفاقی دیدم کامنت بالا رو! چه مسابقه ای؟

بعله خوش باشن کیف حال ببرن اصلا

مربوط میشه به اینجا عزیزم
http://weblogstan.ir

محد یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 17:02 http://p30clup.blogsky.com

سلام وبلاگ خیلی خوبی داری.
اگه دوست داشتی به وبلاگ منم بیا ویه نطر بزار.

فقط یه نظر؟

بانوچه یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 22:39

من نمیدونم این دخترکان واسه چی خود ِ واقعیشون رو نشون نمیدن به طرفشون ... خو چرا از همون اول روراست نیستن ؟ رو بازی نمیکنن؟

به نظر من واسه خودشون رو نیستن . وقتی که میتونن اینقدر تمیز و شیک اشپزی کنن به خودشونم خب اهمیت بدن

7660 دوشنبه 4 آذر 1392 ساعت 16:30

خب زیر لب چی میگی مثلا؟
میدونی من فکر می کنم همه ما به نوعی این جوری هستیم. مثلا مامان من وقتی ما نیستیم شاید چیز ساده ای درست کنه و حتی یه ماستم برای خودش نیاره ولی وقتی ما هستیم به خاطر هر کدوممون یه چیزی بیاره سر سفره. من فکر می کنم این اخلاق توی خصلت همه ما هست حالا یکی برای دوست پسرش یکی برای خانوادش یکی برای پدر و مادرش و...

بله بله کاملا درسته عزیزم

باران پاییزی سه‌شنبه 5 آذر 1392 ساعت 11:57 http://baranpaiezi.blogsky.com

به هر حال هر دهی بازدهی داره دیگه. والا

بله پس چی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.